به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، تحمل تنهایی در اوج جوانی و بزرگ کردن کودکی که هر لحظه بهانه نبودِ پدر را میگیرد، سخت است؛ اما در دوران هشت سال دفاع مقدس و امروز در خانواده شهدای مدافع حرم از اینگونه وقایع به کرات رخ داده است. در ادامه روایت تنهایی و یتیم شدن فرزندان شهید محمدابراهیم همت را از زبان ژیلا بدیهیان همسر این شهید بزرگوار میخوانید:
یک بار که ابراهیم در خط بود، مهمان داشتیم. در آشپزخانه تدارکات مهمانی را میدیدم که ناگهان آشوب در دلم افتاد. همه چیز را رها کردم و به سمت سجاده رفتم.
وقتی همسرم از جبهه برگشت، موضوع را برایش شرح دادم. صورتش منقلب شد و گفت «شاید همان زمانی بود که از جاده پر از مین رد میشدم». سپس خندید و ادامه داد: «تو سد راه شهادت من شدی.»
همیشه نزدیک عملیات که میشد، زمزمه شهادت سر میداد. زمانی که مصطفی به دنیا آمد نزدیک عملیات خیبر بود، همسرم گریه کرد و گفت: «خدا من را شرمنده کرد.» سپس موضوع سفر حجش را تعریف کرد و ادامه داد: «در مکه از خداوند خواستم تا در کشوری نفس بکشم که امام در آن باشد. سپس تو و دو فرزند پسر را از خداوند خواستم.» در آخر هم گفت که از خداوند در سفر حج خواسته است که نه اسیر و نه جانباز شود. علت این دعایش را اینگونه بیان کرد: «اسارت و جانبازی ایمان زیادی میخواهد که من آن را در خودم نمیبینم. من از خدا خواستم فقط وقتی جزء اولیاءالله قرار گرفتم در جا شهید شوم».
بر اساس این گزارش، محمدابراهیم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) معروف به فاتح خیبر در روز 17 اسفندماه سال 1362 در «جزیره مجنون» به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش پیوست.